تغیر مسیر یافته از - بلبل (به فتح باء)
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

بلبل - به فتح باء (مفردات‌نهج‌البلاغه)





بَلبَل (به فتح باء و سکون لام) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص بیعت با خود و ویژگی‌های حکومت‌داری خویش از این واژه استفاده نموده است.


۱ - مفهوم‌شناسی



بَلبَل (به فتح باء و سکون لام) به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن آمده است.
بلبله و بلبال: تهییج و مختلط کردن را می‌گویند. چنان‌که گفته می‌شود: «بلبل القوم: هیّجهم و اوقعهم فی الغّم» و «بلبل الالسنة: خلطها.»
«تبلبل»: به معنی اختلاط است.

۲ - کاربردها



امام (صلوات‌الله‌علیه) بعد از بیعت کردن مردم با خودش فرموده است: «الا و ان بلیّنکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیّه صو الذی بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة و لتغربلنّ غربلة و لتساطنّ سوط القدر حتّی یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم؛ یعنی وضعتان برگشت به حالتی که در زمان رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. کارها مطابق عَدل و اسلام پیش خواهد رفت، حیف و میل‌ها و روابط گذشته دیگر تکرار نخواهد گردید، به خدا قسم به طور کامل مختلط و غربال می‌شوید و به هم آمیخته می‌شوید؛ مانند: آمیخته شدن آنچه در دیگ است تا آن‌که پایین است بالا آید و بالا پایین گردد (عقب مانده‌ها جلو آیند، و بناحق جلو افتاده‌ها، عقب مانند). » منظور امام (صلوات‌الله‌علیه) آن است که در حکومت او اشخاص مانند: گندم غربال خواهد شد تا پاک از ناپاک و خالص از ناخالص جدا شود چنان‌که ذیل خطبه نیز شاهد آن است.
همچنین امام (علیه‌السلام) در نامه‌ای خطاب به شریح قاضی از لفظ «مبلبل اجسام الملوک» استفاده نموده است. یعنی: تهییج کننده دردهای بدن‌های پادشاهان که منجر به هلاکت شود.

۳ - تعداد کاربرد



این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.

۴ - پانویس


 
۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۹.    
۲. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۸.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۷، خطبه۱۶.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۶۵، نامه۳.    


۵ - منبع



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بلبل»، ص۱۵۱.    


رده‌های این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه‌ شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.